یک نکته از معماری سنتی

چند روز پیش یه کتاب شهرسازی از مهندس سلطان زاده میخونم از این قسمتش خیلی خوشم اومد

باید توجه داشت که اشاره به الگوهای طراحی مناسب در گذشته و بررسی و معرفی آنها به این معنی نیست که انتظار داشته باشیم که طراحی و احداث فضاهای شهری برای شهرهای امروز کاملا مطابق با الگوهای سنتی باشد،زیرا آن الگوها برای شهرهای آن روزگار و مطابق با الگوهای رفتاری ،معیارهای ارزشی، نظام اجتماعی و در مجموع بر اساس فرهنگ،امکانات،نیازها و خواسته های آن روزگار شکل گرفته و ساخته شده بودند و مطمئنا" فضاهای شهری امروز باید با توجه به شرایط و مقتضیات امروز طراحی و ساخته شوند.شناخت فضاهای معماری و شهری تاریخی می تواند زمینه ی مناسبی برای درک الگوهای سنتی پدید آورد تا با توجه به آن بتوان آثاری خلق کرد که ضمن دارا بودن خصوصیات کالبدی و کارکردی مناسب،از هویت فرهنگی شایسته ای نیز برخوردار باشد.

دؤر گفتن ایشون.....

ادبیات و معماری (ایده)

بعد از فضا به مسئله ديگري كه مشتركا" بين ادبيات و معماري نقش بسزايي در كيفيت اثر ايفا مي كند مي پردازيم: ايده.ايده در معماري حركت اوليه ذهن به سوي چيزي براي شكل گيري حجم،برآوردن يك مشكل،شكل گيري فضا يا شكل گيري طرح كلي بنا است مانند الگوگرفتن معماران سبك بيونيك از شكل جانوران زنده يا الگو گرفتن معمار دوران اسلامي از طرحهاي گياهان و نقش و نگارهاي طبيعت پيرامون ايده در ادبيات بيان مطلب و رساندن مفهوم اخلاقي،سياسي،اعتراضي،و...به وسيله تشبيه و يا استعاره از يك جريان يا چند شخصيت است كه در كارهاي پروين اعتصامي به خاطر داريم اين موضوع را بيش از پيش بر ما با اين ديد روشن مي كند به اين ادبيات با ديده ايده در ادبيات توجه كنيد

شنیده‌اید میان دو قطره خون چه گذشت///گه مناظره، یک روز بر سر گذری

یکی بگفت به آن دیگری، تو خون که‌ای///من اوفتاده‌ام اینجا، ز دست تاجوری

بگفت، من بچکیدم ز پای خارکنی///ز رنج خار، که رفتش بپا چو نیشتری

جواب داد ز یک چشمه‌ایم هر دو، چه غم///چکیده‌ایم اگر هر یک از تن دگری

هزار قطرهٔ خون در پیاله یکرنگند///تفاوت رگ و شریان نمیکند اثری

ز ما دو قطرهٔ کوچک چه کار خواهد ساخت///بیا شویم یکی قطرهٔ بزرگتری....

شعر کامل را اینجا ببینید

 ( البته بنده خود را كوچكتر از آن مي دانم كه از اين شعر معنا و مفهومي برگيرم و به قلم نويسم اما هر چه به ذهنم مي رسد و در خور فهم خودم هست برايتان مي نويسم ).

در اين شعر پروين با ايده اي جالب وبكر كه در مناظره دو قطره خون است چند نكته اساسي اخلاقي و تربيتي را به ذهن خواننده چنان مي نشاند كه حتي سالهاي سال از ذهن بیرون نمي رود مانند موزه ميلواكي اثر كالاتراوا كه تا زنده ايم آن را با دو بال پرنده و پرواز مي توان به ياد آورد اما نكاتي كه در شعر پروين آشكار است ابتدا برابري و نفي نژاد برتر در زماني كه اين فكر بد در جامعه ايران به خوبي آشكار بود بر خلاف جريان فكري معاصر ايران اين بار قطره خون پادشاه بر عكس اينكه مغرور باشد و نخواهد كه با قطره خون خاركني در آميزد پيشنهاد دوستي مي دهد و در ادامه شعر فروتني قطره خون خاركن را به قلم مي كشد چنانكه در ذات قطره خون است و از آميختن با او به علت ظلم و بيداد جامعه جدايي مي جويد

ملك الشعراي بهار در مورد پروين در مقدمه ديوان پروين چنين مي گويد: مي توان گفت در قصايد طرز گفتارش طوريست و در قطعات طوري ديگر زيرا چنانكه خواهيم گفت بيشتر قطعات به طرز سوال و جواب يا مناظره بسته شده وگويا اين شيوه از قدیم الایام خاص ادبیات شمال و غرب بوده و در آثار پهلوی قبل از اسلام هم (مناظرات) دیده شده و در میان شعرای اسلامی نیز بیشتر مناظرات شاعران آذربایجان و عراق اختصاص داشته است ( البته قبلا" گفتیم که تمام مناظرات ایده ای ناب دارند)

قصائد اسدی طوسی که در مناظرات مجموع آنها در آذربایجان ساخته شده و سایر (مناظرات) نظم و نثر از نظامی گنجوی تا خواجوی کرمانی گواه این معنی است. البته ناگفته نماند که به قول ملک الشعرای بهار قصائد این دیوان بوئی و لوحه ای از قصائد ناصرخسرو دارد و در ضمن آنها ابیاتی که زبان شیرین سعدی و حافظ را فریاد می آورد بسیار است.

از پروین که بگذریم در ادبیات باز هم شاهد انبوه تاثیر ایده در ادبیات هستیم کلیله و دمنه ایده ای بسیار جالب باز هم بازتاب اخلاقی وقایع زمان خویش است یا سلطان سخن سعدی شیرازی که هر ورق از گلستان و بوستانش دریایی از تفکر در سخن را ندانست از او دو حکایت از گلستان نقل می کنم :

دست و پا بریده ای هزار پایی بکشت.صاحبدلی برو گذر کرد و گفت : سبحان ا... با هزار یایی که داشت چون اجلش فرا رسید از بی دست و پایی گریختن نتوانست.

چو آید ز پی دشمن جانستان / ببندد اجل پای اسب دوان

در آندم که دشمن بپا پی رسید / کمان کیانی نشاید کشید

وحکایت دوم :

دزدی گدایی را گفت شرم نداری که دست از برای جوی سیم پیش هر لئیم دراز می کنی؟ گفت :

دست دراز از پی یک حبه سیم / به که ببر در بدانگی ونیم

سعدی با حکایات جالب خود توانست اخلاقیات بسیار پر معنایی را بر خوانندگان آثارش بیاموزد و آنها را با اخلاق نیکو و حسنه آشنا کند در آخر به شعری معاصر از عاطفه گرگین همسر مرحوم خسرو گلسرخی که در اعتراض به حکومت با ایده ای جالب و تشابه ای ظریف بیان شده،مطلب را به پایان می رسانیم

باد را باید کشت ،

باد ویرانگر پاییزی را می گویم

از جه رو می شکنی ساقه ی زنبق را باد؟

زنبق ترد بیابانی عاقبت بر تو و بیداد تو خواهد شورید.

طرح 2 ورودیهای 88 کلاسی با حرارتی خاص!!!

سلام از روز تحویل چند روز صبر کردم تا استاد وزیری نمره ها رو بدن بعد چند تا از کارای بجه ها رو نقد دانشجویی کنم!!! که به سفارش یکی از دوستان از این کار منصرف شدم و فقط از هر کاری چند عکس میزارم برای دیدن بچه ها  و قضاوت کارها با طرح ۲ ورودیهای۸۷  که استاد دکتر وزیری بودن.........

و طرح ۳ ورودیهای۸۷ که استاد دکتر رشید بودن

تمام عکسها رو یکجا از اینجا دانلود کنید

طرح۲ یک مهد کودک

 یکی از کارهای خوبی که پرسپکتیو خوبی داشت و بر خلاف بچه های کلاس به سایه توجه زیادی کرده بود در صورتی که اکثراْ سایه رو نادیده گرفته بودن

    

ماکتی با چوب بالسا

    

شیت بندی با کلاژ

    

نمره ۲۰کلاس

     

این هم یه کار دیگه

    

این هم ماکتی با مقوا

    

کار بعدی

    

کار بعدی که ماکتی با تنوع مصالح داره

    

کار بعدی

    

کار بعدی

   

کار بعدی

    

یکی از کارهای قوی

   

اگه اشتباه نکنم نمره دوم کلاس

  

کار های بعدی

  

  

   

 

موزه ای به نام منطق الطیر

یکی از بخش های جذاب کتاب هنر و وعنویت اسلامی فصل 6 یا پرواز پرندگان به سوی وحدت تاملاتی درباره منطق الطیر عطار هست دکتر نصر دراین بخش از کتاب به زیبایی از عطار و داستان عارفانه ودرک شهودی و مسیر خود شناسی به خدا شناسی حرف میزنه خیلی راحت با مخاطبش ارتباط برقرار میکنه وخیلی خوب تونسته این داستانو تحلیل کنه. ضمن خوندن این متن داشتم به معماری معنا گرایی که ما توی ایران خیلی کم تونستیم بهش بپردازیم فکر میکردم. معماری که مثلا توی موزه هولوکاست خیلی خوب به وسیله موشه سفدی نشون داده شده یا موزه ی یهودیان برلین اثر لیبیسکیند این 2 معمار به راحتی تونستن مفاهیم که قوم یهود باهاشون درارتباط بودند رو با حجم، فرم، فضا، شکل و به ما نشون بدن. مفاهیمی مثل تنگنا، فقر، بدبختی، رسوایی، دربه دری، ظلم در حق یهودیان و... .

توی معماری امروز ما مفاهیمی هست که بیشتر در عرصه ادبیات جاری شده مفاهیمی مثل خلقت انسان از دیدگاههای مختلف، خودشناسی،خداشناسی،معرفت و... به نظر شما کسی تا حالا تونسته این مفاهیم رو در غالب و کالبد معماری نشون بده؟ مفاهیمی که در کتاب منطق الطیر عطار به بهترین نحو نشون داده شده: پرندگانی نمادین که هر کدام ظاهربینی خاص خودشونو داشتند: ثروت- قدرت- سیاست- تمیزی- زیبایی- ظاهر- زندگی جاودانه- پول پرستی- ضعیفی و رهبری به نام هدهد.

هدهد در نقش رهبر می خواست اونها رو به سیمرغ رهبر افسانه ای و اساطیریشون  برسونه تا به اونها و تمام پرندگان حکومت کنه.

بالاخره پرندگان با این خصلتها و این افکار کنار اومدند و با هم موندند و با هدهد از هفت وادی گذشتند و در انتها فهمیدند که خودشون سی مرغ یا همون سیمرغ هستند منطق الطیر در شروع با ستایش خدا شروع میشه ستایشی که پرنده سیمرغ داره پرندای که خودشو نمیشناسه عطار برای وحدت گذرننده را از سختی ها و مهارتهای شعور کیهانی بگذرونه (سختیهایی به قیمت جان) شخص باید از دروازه فنا بگذره و چنان سیمرغ را بشناسه که هم بسوزاند و هم تقدس ببخشد در وحله دوم به مقدمه رهبر دینی (پیامبر) می پردازه که اینجا هدهد کار همون رو می کنه و شمع داستان که از اجتماع مرغان شمع می شه برای داشتن سلطانی که با آن بتواند شادی کنند و هدهد راهنما شروع به این سفر سخت می کند خوب به نظر من بهترین مفاهیم در این بحث مطرح شد- خودشناسی که به خدا شناسی در طی هفت مرحله منتهی می شه این هفت مرحله خیلی حیاتی اند.

حالا می تونیم با این مفاهیم مکانی رو(که به نظر من موزه منطق الطیر بهترین گزینه هست) طراحی کنیم که در اون تمام صفات بد پرندگان با معماری به مخاطب نشون داده بشه همینطور با طی هفت مرحله (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا) مراحل هفتگانه ای رو که مرغان پشت سر گذاشتند رو هم نشون بدیم.

توی این پست خواستم به نظر یکی از اساتید نزدیک تر بشم:ما امروز باید یک خلا رو توی معماری ایران نه تنها جبران بلکه به وسیله اون جهانی بشیم خلائی که میتونه نقطه قوت ما باشه :معماری معنا گرا

ما امروز توی ایران از لحاظ تکنولوژی از اکثر کشورهای دارای معماری عقب تریم چرا تکنولوژی وارد نکنیم تا یک نقطه قوت به اسم معماری معنا گرا داشته باشیم

غواص بحر عمیق باید بود تا مروارید را پیدا کرد

منتظر نظرای خوبتون میمونم