سریال پایان نامه من (شهرک توریستی کویر گردی)
من این نمونه کارها رو تو یه مقاله از آقای جمشیدی دیدم... امیدوارم بدردتون بخوره...http://www.predock.com
من این نمونه کارها رو تو یه مقاله از آقای جمشیدی دیدم... امیدوارم بدردتون بخوره...http://www.predock.com
البته اونقدر تنبل بودم که حتی سراغ کتابخونه و سایت نرفتم....
همونوقت نذر کردم اگه کارشناسی قبول شم ....
برای دانلود یکم چرت و پرت در مورد فرهنگسرا اینجا رو کلیک کنید...
یکی از بخش های جذاب کتاب هنر و وعنویت اسلامی فصل 6 یا پرواز پرندگان به سوی وحدت تاملاتی درباره منطق الطیر عطار هست دکتر نصر دراین بخش از کتاب به زیبایی از عطار و داستان عارفانه ودرک شهودی و مسیر خود شناسی به خدا شناسی حرف میزنه خیلی راحت با مخاطبش ارتباط برقرار میکنه وخیلی خوب تونسته این داستانو تحلیل کنه. ضمن خوندن این متن داشتم به معماری معنا گرایی که ما توی ایران خیلی کم تونستیم بهش بپردازیم فکر میکردم. معماری که مثلا توی موزه هولوکاست خیلی خوب به وسیله موشه سفدی نشون داده شده یا موزه ی یهودیان برلین اثر لیبیسکیند این 2 معمار به راحتی تونستن مفاهیم که قوم یهود باهاشون درارتباط بودند رو با حجم، فرم، فضا، شکل و به ما نشون بدن. مفاهیمی مثل تنگنا، فقر، بدبختی، رسوایی، دربه دری، ظلم در حق یهودیان و... .
توی معماری امروز ما مفاهیمی هست که بیشتر در عرصه ادبیات جاری شده مفاهیمی مثل خلقت انسان از دیدگاههای مختلف، خودشناسی،خداشناسی،معرفت و... به نظر شما کسی تا حالا تونسته این مفاهیم رو در غالب و کالبد معماری نشون بده؟ مفاهیمی که در کتاب منطق الطیر عطار به بهترین نحو نشون داده شده: پرندگانی نمادین که هر کدام ظاهربینی خاص خودشونو داشتند: ثروت- قدرت- سیاست- تمیزی- زیبایی- ظاهر- زندگی جاودانه- پول پرستی- ضعیفی و رهبری به نام هدهد.
هدهد در نقش رهبر می خواست اونها رو به سیمرغ رهبر افسانه ای و اساطیریشون برسونه تا به اونها و تمام پرندگان حکومت کنه.
بالاخره پرندگان با این خصلتها و این افکار کنار اومدند و با هم موندند و با هدهد از هفت وادی گذشتند و در انتها فهمیدند که خودشون سی مرغ یا همون سیمرغ هستند منطق الطیر در شروع با ستایش خدا شروع میشه ستایشی که پرنده سیمرغ داره پرندای که خودشو نمیشناسه عطار برای وحدت گذرننده را از سختی ها و مهارتهای شعور کیهانی بگذرونه (سختیهایی به قیمت جان) شخص باید از دروازه فنا بگذره و چنان سیمرغ را بشناسه که هم بسوزاند و هم تقدس ببخشد در وحله دوم به مقدمه رهبر دینی (پیامبر) می پردازه که اینجا هدهد کار همون رو می کنه و شمع داستان که از اجتماع مرغان شمع می شه برای داشتن سلطانی که با آن بتواند شادی کنند و هدهد راهنما شروع به این سفر سخت می کند خوب به نظر من بهترین مفاهیم در این بحث مطرح شد- خودشناسی که به خدا شناسی در طی هفت مرحله منتهی می شه این هفت مرحله خیلی حیاتی اند.
حالا می تونیم با این مفاهیم مکانی رو(که به نظر من موزه منطق الطیر بهترین گزینه هست) طراحی کنیم که در اون تمام صفات بد پرندگان با معماری به مخاطب نشون داده بشه همینطور با طی هفت مرحله (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا) مراحل هفتگانه ای رو که مرغان پشت سر گذاشتند رو هم نشون بدیم.
توی این پست خواستم به نظر یکی از اساتید نزدیک تر بشم:ما امروز باید یک خلا رو توی معماری ایران نه تنها جبران بلکه به وسیله اون جهانی بشیم خلائی که میتونه نقطه قوت ما باشه :معماری معنا گرا
ما امروز توی ایران از لحاظ تکنولوژی از اکثر کشورهای دارای معماری عقب تریم چرا تکنولوژی وارد نکنیم تا یک نقطه قوت به اسم معماری معنا گرا داشته باشیم
غواص بحر عمیق باید بود تا مروارید را پیدا کرد
منتظر نظرای خوبتون میمونم
ما برای ارائه پایان ترم به غیر از راندوی دستی و نقشه های فنی و رندر مکسی یه پاور پوینت هم برای دفاع و دو ماکت یکی داخلی و یکی خارجی باید تحویل میدادیم که من فقط قسمتی از ماکتها رو گذاشتم
اميدوارم يكي دو دقيقه وقت بزاريد و نظرتون رو در مورد كاراي خوب و بد كلاس بزاريد
براي ديدن عكسها در اندازه واقعي روي عكس كليك كنيد
ميتونيد همه عكسها رو به صورت فشرده از اینجا دانلود كنيد
قبل از هر چیز این آرمو به خاطر داشته باشید آخه کار بچه های همین دانشگاس!!!
به نظر من بهترین ماکت کلاس از لحاظ انتخاب مصالح و دقت برای ماکت خارجی این کار بود(البته مقایسه با شماست!!!)
این سه ماکت با چوب پنبه و بالسا ساخته شده...
به ترتیب از راست به چپ:زیرزمین-دو ماکت-همکف (یه چیز تو مایه های زاها حدید)...!!!
ماکت با فوم و پلان
دیکانس کلاسمون هم خود نمایی میکنه...
ماکت داخلی و خارجی با هم که انصافاْ خوب بود و پلان همکف
ماکت داخلی وهمکف
اینم یه ماکت با مقوا
چوب بالسا و فوم
اینم یه ماکت که با مقوا ساخته شده بود البته هنوز موندم چطور این حجمو با مقوا در آورده...؟؟؟
فکر میکنم بهترین ماکت داخلی رو توی ماکت خارجی در آورده که البته توی عکس زیاد خوب در نیومده
روم به دیوار اینم کار خودمه جنس کف پلکسی و حجمم با بالسا--همکف هم اینوره
مقوا
تنها ماکتی که نور گذاری کرده بود ولی حیف که دقیقه نودی بود
پلان همکف و ماکت داخلی خارجی که با هم بود
این هم ماکتی که داخلی و خارجی با هم بود و خیلی ظریف
این ماکت هم با بالسا و مقوا بود
از زمانی که زاها رو شناختم آرزوم بود تو کشور خودش عراق کار کنه حالا با این کارش داره کم کم به کشورش نزدیک میشه

زاها حدید اخیرا” طراحی جدید خود را برای مرکز هنری جدیدی در پایتخت اردن رو نمایی کرده است. این طراحی که برای خانه ی فرهنگ و هنر شاه عبدلله دوم انجام شده از سنگ ها و صخره های منحنی شکل منظقه ی پترا در اردن الهام گرفته شده است.



این مطلب دیگه مال خودمه:
راستی شما مسلمونید؟اگه مسلمون نیستید که هیچی و اگه مسلمونید مگه این همه خدا و پیغمبر در مورد اسراف و ابذار تاکید نکردن؟من کاری به فلسفه هنر برای هنر ندارم من نگا میکنم هر هنری که با اعتقادم(که ضد اسرافی هست)در تضاد باشه میزارمش کنار .آخه مسلمونم
شاید بگید مسلمونی چه ربطی به هنر داره و کار شاخ کردن..د نشد من دارم با اعتقادم زندگی میکنم و با معماریم زندگی.حالاچطور با این همه آیه و حدیثی که بهش اعتقاد دارم بیام کنسول ۱۶ متری طراحی کنم که سایه اش از خودش بزرگتره. اگه به من باشه کنار اون دو تا دیوار میکشم تا ۴ تا جوون هم بتونن زیر سایه اش زندگی کنن...متوجه هستین که
نه بد برداشت نکنید من با هیچ هنر ضد نیستم من با هنر برای هنر در صورت تضاد با اعتقاداتم مخالفم
البته دکتر رشید بهمون گفت که دو جلسه بعد باید از کارمون با یه پاور پوینت دفاع کنیم و در مورد همه چیزش توضیح بدیم تا آخرین اصلاحات روش انجام شه
بالاخره این ترم هم میگذره

موزه بریتانیا BRITISH MUSEUM
سبك دكانستراكشن
معمار:استيون هال STEVEN HOLL
لهستاني و يهودي الاصل
مكان:هلسينكي،فنلاند
بقيه توضيحات توي فايل پاور پوينتيه كه براي نقد موزه خارجي طرح 3 ارائه دادم
با كمي نقد وبررسي
حجم: ۱۰.۵ مگا بايت
موزه هنر كياسما KIASMA ART MUSEUM
ضوابط طراحي موزة موسيقي:
طبق تقسيمبنديهاي رايج در انواع موزهها (تاريخي، هنري، علمي، منطقهاي، تخصصي، …) موزة موسيقي هم بار هنري دارد، هم بار تاريخي و هم يك موزة تخصصي ويژة موسيقي است. لذا ضوابط كلي طراحي چنين موزهاي از هر يك از گونههاي ذكر شده تأثير ميپذيرد. نكتة اصلي آن است كه نحوة نگرش به موزه موسيقي در كنار مسايل جنبي موزه (نورپردازي، تهويه، امنيت، …) مهمترين عوامل شكلدهندة كالبدي اين فضا هستند. به عنوان مثال ميتوان آنچه در موزه به نمايش عمومي در ميآيد را بر اساس انواع موسيقي، انواع سازها، نوع اشياء به نمايش درآمده، اندازة اشياء، … تقسيمبندي كرد كه در هر مورد متناسب با سيركولاسيون مناسب حركتي كه در ذهن معمار ايجاد ميشود، به فرمها و روابط عملكردي ميرسيم كه در برخي موارد اختلافات قابلتوجهي دارند. از طرفي رايج است در چنين موزههايي معمار به جاي تصميمگيري قاطع اوليه فضاها را منعطف و بزرگ طراحي كند به گونهاي كه بنا به نيازها و سليقههاي گوناگون امكان چيدمان فضاها ميسر باشد.
حجم بيروني موزهها علاوهبر آنكه ميتواند تا حدي معرفيكننده عملكرد موزه باشد، ميتواند در نقش يك المان فرهنگي در شهر به صورت مونومنتال طراحي شود (حداقل بخشي از آن). در مورد اندازهها، نحوة نورپردازي، نحوة سيركولاسيون، … عمدتاً استانداردهاي عمومي و پذيرفته شدهاي در دست نيست و برخلاف اكثر فضاها اختلافنظر قابلتوجهي در تحليل موزهها ديده ميشود. به عنوان مثال «جيمز جانسون» سوييسي مساحت بخش نمايشگاهي موزه را كل مساحت موزه پيشنهاد ميكند، در حالي كه نسبت پيشنهادي «فيليپ جانسونت» براي بخش نمايشگاهي و براي پشت صحنه است. به هر حال سعي ما بر آن است كه فضاها اندازههاي كافي جهت ارائة آثار را داشته باشند[1].
يك مسئله مهم ديگر ارتباط موزه با تالار است. اين دو فضا ميتوانند كاملاً منفك طراحي شوند، در عين حال اگر در نظر بگيريم كه غالباً شنوندگان چند ساعت پيش از شروع برنامه در محل تالار حاضر ميشوند، ميتوان در اين زمان آنها را با مسيري در نزديك ورودي تالار يا از سالن انتظار به سمت موزه راهنمايي كرد. مسئلة ديگر محل موزه است كه بر اساس نورگيري، ايزولاسيون صوتي، تلطيف مناسب هوا از آلودگيها،… بايد در بهترين محدوده سايت قرار گيرد.
در مجموعه حاضر نگاه ما به موزه مجموعهاي است منعطف به لحاظ فضايي كه در آن انواع ادوات و سازهاي موسيقي، تصاويرونقوش، مجسمهها، مراحل زنده ساخت سازها، فيلمها و اسلايدها، آخرين نتايج علمي و هنري در عرصه موسيقي، … در مورد محصولات موسيقيايي داخلي و خارجي در گذشته و حال به نمايش عمومي درميآيند و سعي كلي بر آن است كه شيوه تقسيمبندي فضاها به گونهاي باشد كه بازديدكنندگان بهترين بهره هنري، علمي و تاريخي را از موزه دريافت كنند. در ادامه به تحليل هر يك از فضاهاي كلي موزه ميپردازيم.
11-1) فضاها و روابط عملكردي
11-1-1) ورودي و گيشه:
ورودي موزه بايد دسترسي مناسبي داشته و قابل شناسايي و مشخص باشد. بهتر است جهت پرهيز از آشفتگي حاضرين و كنترل آنها و با در نظر گرفتن امنيت موزه يك ورودي اصلي تعريف شود. اگر تمهيداتي كه ذكر شد در كنار گونههاي حلشده سيركولاسيون، بتوانند با چند ورودي فرعي نيز تعريف شوند عليرغم كاهش ضريب امنيت، شاهد تنوع بيشتري در فضا خواهيم بود. ميتوان يك پيشفضا با مساحت قابلتوجه در نظر گرفت كه ورودي(ها) و خروجي(ها) از آن فضا شروع و به آن ختم شوند. اين پيشفضا ميتواند نقش يك كنترلكنندة صوتي، حرارتي و رطوبتي را ايفا كند و در عين حال محل گيشه كه بايد در نزديكي ورودي باشد ميتواند در دل اين پيشفضا تعريف شود. به هر حال گيشه بايد مساحت كافي داشته باشد و بهتر است در نزديكي آن تبليغات برنامههاي آينده، فروش آثار، كتابها و مجلات، … صورت پذيرد.
11-1-2) امنيت و اطلاعات:
اشياء موزه جدا از ارزشهاي مادي، گاه به لحاظ معنوي منحصر به فرد هستند و سرقت يا مخدوش شدن آنها غيرقابل جبران است. لذا لازم است در ورودي و خروجي موزه و در طول مسير بازديد محلهايي را براي نگهبانان تعبيه كرد. همچنين جهت راهنمايي بازديدكنندگان يك بخش اطلاعرساني در كنار افراد آگاه به امر اطلاعرساني در ورودي و نيز در گالريهاي مختلف لازم ميباشد. بخش مهم ديگر در امنيت موزهها تمهيداتي جهت حفظ آثار و ارتباط و فاصلة مناسب موزه با پشت صحنة آن است كه در ادامه بررسي ميشود.
11-1-3) فضاي اداري:
فضاي اداري ميتواند در كنار موزه يا جدا از آن قرار بگيرد. اين جدايي كه به ويژه در موزههاي ملي رايج است نبايد با فاصله زياد صورت بگيرد. بطور كلي فضاي اداري موزه شامل مديرموزه، مديرهنري، سرپرست داخلي سالنها، امور مالي، امور حقوقي و ثبت و چند فضاي خرد ديگر بنا به نيازهاي طرح ميباشد. مدير هنري مسوول انتخاب و ساماندهي برنامههاي داخلي و خارجي موزه است كه بايد توسط يك گروه روابط بينالملل به شكل حرفهاي همراهي شود. سرپرست داخلي سالنها امور فني گالريها مثل نورپردازي، صوت، امنيت، بهداشت، … را بر عهده دارد. در بخش حقوقي موزه اشياء و آثار مختلف از اشخاص حقيقي و نهادهاي حقوقي تحويل گرفته شده و ثبت ميشود. بنا به نيازهاي طرح ميتوان از بخش گرافيك و تبليغات، اتاق انباردارها، سالن كنفرانس و امثال آن در طرح استفاده كرد. و در آخر مدير موزه مسوول هماهنگي بين بخشها و مديريتهاي جزء و ترسيم خطوط كلي برنامههاي موزه است كه ميتواند توسط مشاوراني خبره در امر موسيقي و ارتباطات ياري شود.
11-1-4) گالريها:
گالريها محل نمايش انواع يادگارهاي گذشته و دستآوردهاي روز موسيقي در عرصة ملي و بينالمللي هستند. اصولاً ممكن است اين گالريها به صورت ثابت براي نمايش محصولات ثابت طراحي شوند، اين امر اگرچه ممكن است در برخي موارد پاسخگو باشد ولي ايجاد كسلكنندگي و يكنواختي در فضاي موزه و روحيه بازديدكنندگان مينمايد. از طرفي گاهي اين گالريها با اندازههاي بزرگ (گاه حتي يك گالري) طراحي ميشوند و در مواقع مختلف به وسيله پانلهاي سبك تقسيمبندي ميشوند. اين روش هم عليرغم انعطافپذيري ماكزيمم از جذابيت فضاها و زيبايي هنري كار ميكاهد. شايد بهترين شيوه طراحي يك فرآيند ثابت با فضاهاي ثابت و در عين حال منعطف به عنوان بدنه اصلي گالريها، در كنار چند گالري كاملاً ثابت يا كاملاً منعطف باشد. اين گالريها ميتوانند مستقيماً با بازشوها به هم متصل شوند يا به وسيلة مفصلهايي، جهت پرهيز از يكنواختي فضايي ،اتصال يابند و در اين مفصلها ميتوان يك اثر شاخص يا متمايز را به نمايش گذاشت. به هر حال جهت تعيين فرم داخلي گالريها، بخش عمده فضاي گالريها بهتر است با عناصر تثبيتشده از هم جدا شوند. در مورد اندازة گالريها عليرغم وجود استانداردهاي نادر چند نكته حايز اهميت است: اول آنكه اين گالريها نبايد بر يك خط راست قرار گيرند يا دستكم درهاي آنان روبروي هم نباشد و به طور كلي بهتر است ساختمان گالريها يك حالت «تو هم رفته» داشته باشد. دوم اين گالريها نبايد داراي ابعاد برابر باشند، به ويژه فرمهاي مستطيلي بالاترين حد يكنواختي را در فضا ايجاد ميكنند. سوم آنكه وسعت و ابعاد گالريها كه همزمان بستگي زيادي به شيوة نورپردازي دارد، تابعي از ابعاد محصول نمايش داده شده و تعداد بازديدكنندگان است كه هر چه اين دو بزرگتر باشند فضاي بيشتري را ميطلبند. چهارم آنكه آثار منتخب، جالب و متمايز براي جلبنظر بهتر در اتاقي تنها به نمايش در ميآيند كه ابعاد اين اطاق بنا به ماهيت آن محصول موسيقيايي تعيين ميشود. پنجم آنكه حركت بازديدكنندگان نبايد مانعي بر سر ديد مناسب كساني كه هماكنون در گالري هستند محسوب شود، حتي بهتر است در تمام گالريها فضاهايي جهت نشستن و استراحت افراد در نظر
گرفت. ششم حداقل اندازهها است كه از ابعاد بدن انسان تبعيت ميكند. اين ابعاد حداقلي براساس ميزان فضاي كافي و مناسب جهت بازديد موزه براي حداكثر تماشاچي كه در آن واحد از يك يا چند اثر ديدن ميكنند محاسبه ميشود. مطابق استانداردهاي موجود آثار كوچك بطور عادي به 6 فوت و آثار بزرگ به 20 فوت فاصله نياز دارند و زواياي ديد ناظرين در اين فاصله 60-45 درجه در نظر گرفته ميشود طوري كه ناظر بدون نياز به چرخش سر بتواند اثر را در فاصله ذكر شده مشاهده كند. در گالريهاي بزرگ ابعاد 22 فوت پهنا، 18-12 فوت بلندي و 80-60 فوت درازا با ارتفاع حداقل 4 فوت براي اثر بزرگ توصيه ميشود. به هر حال اين گالريها براي بازديد معمول (يك تا دو ساعته) و محاسبه فضاي لازم براي هر اثر (مثلاً 7 مترمربع براي هر نقاشي بزرگ) طراحي ميشوند. همچنين ناظر، ايستاده در نظر گرفته ميشود و اشياء در سطح چشم وي (حدود 160 سانتيمتر) در محدودهاي حداكثر 90 درجهاي از ميدان ديد ناظر، نصب يا قرار داده ميشوند.
اگر در يك گالري تمام آثار حول يك محور ذهني ساماندهي شوند غالباً نتايج فرهنگي بهتري دارد، مثلاً اگر در يك گالري انواع سازهاي زهي به نمايش در ميآيند، بهتر است برحسب قدمت منظم شوند و عكسها و نقوش مربوط به هر يك بالا يا كنار آن نصب شده تا بيننده بدون پريشاني حواس در لحظه بيشترين دريافت را از آثار داشته باشد.
يك نكته جالب در موزه موسيقي به كارگيري صوت در گالريها است. به اين منظور ميتوان گالريهاي اختصاصي سمعي – بصري جهت نمايش فيلم، اسلايد و پخش موسيقي در نظر گرفت كه البته بايد گالريهاي سمعي – بصري ايزولاسيون صوتي كافي شده و بهتر است توسط پيشفضاها با ساير گالريها ارتباط داشته باشند. شيوة ديگر استفاده از گونههاي مختلف موسيقي متناسب با آثار به نمايش در آمده به شكلي آرام و موقر است. اين كار كه بايد براي ساير گالريها ايجاد مزاحمت يا تداخل صوتي نكند (و به اين منظور از شكستهاي فضايي در پلان و مواد آبسوربنت در ديوارهها و سقف استفاده ميشود) به حسآميزي بيشتر و ارتباط بهتر بيننده با عناصر نمايشي كمك شاياني ميكند.
انتخاب كفپوش براي گالريها نيز اهميت فراواني دارد. چرا كه عمده تلاش فيزيكي بازديدكنندگان در جلو و عقب رفتن و ايستادن ميباشد. از اين رو كيفيت كفپوش بر خستگي و درجه تمركز بازديدكننده تأثيرگذار است. افزون بر آن رنگ و تركيب كف ميتواند متنوع و جذاب بوده و بايد متناسب با آثار به نمايش درآمده باشد و قابليت بازتابي آن به حدود 30 درجه برسد. مسئله ديگر در مورد كفپوشها دوام آنها در برابر ساييدگي (در اثر كثرت استفاده) و عدم ايجاد گردوغبار بر اثر حركت بازديدكنندگان است و بهتر است كفپوش شرايط نگهداري آسان و سودمندي به لحاظ تميز كردن يا تعويض كردن داشته باشد نكته آخر آنكه بهتر است امكان گسترش و افزايش تعداد گالريها در درازمدت و در محدودة سايت پيشبيني شود، چرا كه يكي از مشكلات اساسي برخي از موزههاي فعلي كمبود فضا و عدم امكان گسترش گالريهاي آنها است.
11-1-5) كارگاه نگهداري و مرمت آثار:
تمامي آثار تاريخي به نمايش درآمده در موزه اعم از سازها، عكسها، تصاوير، … ممكن است پيش از تحويل، در حين نمايش و يا در پايان آن دچار آسيبديدگي شوند، لذا جهت اراية واقعي آثار و معرفي اصالت آنها، گروههاي حرفهاي متشكل از استادكاران فن مرمت به تفكيك موضوع در حاشيه فعاليت اصلي موزه در كارگاههاي مرمت و نگهداري آثار، به فعاليت ميپردازند. اين بخش ميتواند در زيرزمين موزه يا در كنار آن طراحي شود ولي بنا به دلايل امنيتي توصيه ميشود كه كارگاهها كلاً خارج از فضاي نمايشگاهي موزه طراحي شوند.
11-1-6) انبارها:
انبارها فضايي هستند با وسعت زياد و برخوردار از ايمني كافي و در نزديكي گالريها كه در آن اشياء مورد بازديد در موزه نگهداري ميشوند. اين اشياء ممكن است مربوط به برنامة آينده موزه يا برنامة گذشتة آن باشند يا در حد فاصل جابهجايي و تغيير مكان موزه در انبار نگهداري شوند. گاهي اين اشياء جزء اشياء عتيقهاي هستند كه پس از كشف به انبار منتقل شده و احياناً پس از مرمت به گالريها منتقل ميشوند. نكته ديگر آنكه گاه از بين يكسري اشياء شبيه به هم يك مورد منتخب به نمايش در ميآيد و نگهداري از ساير نمونهها به عهده انبار است. فضاي انبار بايد حاوي تمام شرايط نگهداري و مراقبت كامل و دقيق از آثار و اشياء از جمله كنترل حرارتي، رطوبتي و نظافتي باشد و ديوارهها و سقف آن مقاومت قابلتوجهي در برابر آتشسوزي و زلزله از خود نشان دهند.
11-1-7) جعبه آينهها:
جعبة آينهها در برگيرنده عناصر اصلي به نمايش در آمده در موزه است كه ميتوانند در ابعاد كوچك و خارج از ديوارهها يا در ابعاد بزرگتر و در دل ديوارهها تعبيه شوند. كاركرد عمومي جعبه آينهها به شرح زير است:
1- ايجاد راحتي در بازديد و حفظ اشياء از دسترس بازديدكنندگان 2- حفاظت اشياء از گردوغبار، رطوبت، حشرات، … 3- حفاظت آثار از بلاياي طبيعي (نظير رعدوبرق، زلزله، … )و غيرطبيعي (نظير آتشسوزي، تشعشات نوري،…) 4- شخصيت بخشيدن به آثار نمايشي.
اين جعبهها بايد به لحاظ ديد شرايط مناسب و انعطافپذيري را از زواياي مورد نظر ديد داشته باشند و امكان حملونقل و تميز كردن آنها به سهولت فراهم باشد. بنا به ابعاد جعبه آينهها و جزييات آثار فاصله ناظر از آنها ميتواند از 5/0 متر تا 10 متر افزايش يابد و در صورت آويختن برخي از آنها بهتر است ارتفاع آويختن تا سطح ديد حدود 70 سانتيمتر باشد. به هر حال بهترين موقعيت نمايش اشياء قرار دادن آنها در نقطه تأكيد حد فاصل سطح افق تا سطح ديد چشم ميباشد.
11-2) نورپردازي در موزه:
نورپردازي در موزهها يك فاكتور بسيار مهم در ارايه مناسب آثار است و در نحوة آن اصول كلي زير مهم است:
الف) تقليل اشتغال ذهني و پريشاني حواس بازديدكنندگان و تأكيد بر تمركز ديد.
ب) انتقال تدريجي چشم از روشنايي فضاي باز به درجات پايينتر نور در فضاي بسته.
ج) كاهش زيانهاي احتمالي نور به ويژه اشعههاي ماوراءبنفش كه در مدت طولاني ميتوانند اثرات مخربي داشته باشند.
د) امكان نورپردازي مناسب در تمام ساعات استفاده از موزه كه اگر اين ساعات شامل بعد از غروب آفتاب باشد استفاده از نور مصنوعي مناسب اجتنابناپذير است.
ه) اقتصادي بودن نورپردازي.
عليرغم آنكه با هر دو نوع نور طبيعي و مصنوعي ميتوان روشنايي موزهها را تأمين كرد، در ادامه به بررسي مزيتها، محدوديتها و الزامات هر يك از اين دو شيوه خواهيم پرداخت. در اينجا ذكر يك نكته لازم است و آن اينكه ميتوان در ساعات مناسب روز (8 صبح تا 2 ساعت قبل از غروب آفتاب) از نور طبيعي استفاده كرد و آنگاه لامپها و پروژكتورها فعاليت خود را آغاز كنند.
11-2-1) نورپردازي طبيعي:
امروزه روشنايي برق با سهولت انتقال، قابليت تطبيق، عدم تغيير در اشياء، قابليت بيشتر ارزش دادن به آثار هنري و معماري، … نه تنها تناوبي را در استفاده از روشنايي روز فراهم ميكند، بلكه ميتواند جانشيني براي آن محسوب شود. با اين حال هنوز روشنايي روز جدا از اقتصادي بودن و عليرغم تنوع و مشكلاتي كه در فصول و مكانهاي مختلف به وجود ميآورد، بهترين وسيلة روشنايي موزهها شناخته ميشود. لذا جهت قرارگيري گالريها، ابعاد، محل و شكل پنجرهها بايد به گونهاي طراحي شود كه بهترين استفاده از روشنايي روز در موزه به عمل آيد. البته اين تصوير 11-3:روشهاي نورپردازي طبيعي
روشنايي نبايد به وسيلة تابش مستقيم آفتاب به دست بيايد، زيرا علاوهبر آنكه نور شكست داده شده و ديفيوز شده تأثير بهتري در فضا دارد، نكته مهم آن است كه نور خورشيد تمام فركانسهاي انرژي مغناطيسي حرارت و ماوراءبنفش را دارد و مضرترين وسيله براي آثار به ويژه آثار خطي و تاريخي محسوب ميشود. معمولاً نور روز را از بالا (سقف) يا پهلو (ديوارها) تأمين ميكنند. نورپردازي از بالا كه گاه «نور همايي» خوانده ميشود روشي است راحتتر و ثابتتر و كمتر در معرض جنبههاي مختلف گالريهاي گوناگون و موانع جنبي، نظير ساختمانهاي اطراف موزه و درختان قرار ميگيرد. اين موانع ممكن است در اثر شكست نور يا ايجاد سايه سبب تغيير كميت و كيفيت نورپردازي گردند. در ضمن نور همايي اين حُسن را دارد كه نور تابيده شده به آثار با وسايل مكانيكي و برقي قابل كنترل و تنظيم بوده و يكنواختي آن ديد مناسب با حداقل بازتاب و انحراف را به وجود ميآورد. اين گونه نورپردازي باعث صرفهجويي در فضا شده و با آن ميتوان امكان به نمايش گذاشتن اشياء بيشتري را تأمين كرد و بالاخره به سبب وجود راه ارتباطي كمتر با خارج از جمله پنجرهها تسهيلات امنيتي اين نوع نورپردازي نيز قابلتوجه است.
شيوه نورپردازي جانبي، از طريق دريچهها و يا پنجرههايي به ابعاد مختلف و در مكانهاي متناسب با ابعاد گالريها و نوع و ابعاد آثار تأمين ميشود، اين پنجرهها يا دريچههاي كوچك متوالي ميتوانند در ارتفاعي كه بازديدكننده قادر باشد محوطه بيرون را ببيند و يا در ارتفاعي بالاتر (كه منجر به حذف ديد بازديدكنندگان به بيرون ميشود) قرار گيرند. اگر پنجرهها در سطح معمول باشند ميتوان در برخي از آنها از شيشه شفاف استفاده كرد و بدينترتيب عناصر جالب معماري و منظر اطراف قابلرؤيت ميگردند كه اين امر باعث استراحت چشم و تازگي فكر بازديدكننده ميشود. اما عيب اصلي اين پنجرهها آن است كه ديواري كه پنجره بر آن قرار دارد و ديوار مقابل آن عملاً غيرقابل استفاده ميشوند، زيرا هر شيئ كه در ديوار مقابل قرار گيرد به خاطر تابش نور از مقابل داراي انعكاس خواهد شد كه همين امر مانعي در ديد روشن و كامل است.
به هر حال شيوه مناسب، كم كردن اين نوع پنجرهها و ايجاد 2 يا 3 پنجره كوچك در بهترين نقاط ديد، با كمترين آسيب به نورگيري ديوارهاي مجاور و مقابل آنها است. اگر پنجرهها در سطح بالاتر از ديد انسان قرار گيرند اين مزيت را دارند كه نور آنها بهتر و شبيه نور سقف است و مهمتر آنكه هر 4 ديوار براي نمايش آثار آزاد ميشود. اما ايراد آنها آن است كه بايد جهت اجتناب از خيرگي در ديد بازديدكنندگان و ابعاد قابلتوجه پنجرههاي گالري، بطور كلي ابعاد گالري افزايش يابد كه تبعات اقتصادي قابلتوجهي دارد.
مطالعات نشان ميدهد نورپردازي جانبي مناسب اتاقهاي كمعمق است. ديوارهاي اين اتاقها بايد با منبع نور تشكيل يك زاويه قائمه بدهند و درب بين دو اتاق با نور جانبي بايد نزديك ديوار مجاور پنجرهها قرار داشته باشد. در غيراينصورت دو ديوار ديگر عملاً در تاريكي ميمانند و غيرقابل استفاده ميگردند. اگر پنجرهها نسبتاً باريك يا عمودي نباشند و به صورت نواري از شيشه در طول ديوار قرار گرفته باشند، موارد مطرح شده در بالا ديگر صدق نخواهد كرد. در اين حالت دربها نزديك پنجره و در منتهياليه اتاق قرار ميگيرند كه اين امر سبب افزايش عمق مؤثر اتاق ميشود. بطور كلي پيشنهاد ميشود نورگيري گالريها حتيالامكان از سقف و در نقاط خاص، با ديد مناسب، از ديوارهاي جانبي تأمين شود.
11-2-2) نورپردازي مصنوعي:
نورپردازي مصنوعي ميتواند همزمان با نورپردازي طبيعي و بعد از غروب آفتاب، به تنهايي، يك عامل مؤثر در حسآميزي و القاء درك مناسب در موزهها باشد. رنگ نورها بهتر است متناسب با فضاي موزه در نظر گرفته شود، به ويژه رنگهاي ملايم و آرامبخش (مانند طيف سبز، آبي و سفيد) و رنگهاي هيجانانگيز و غيرزننده (مانند زرد و بنفش) ميتوانند مؤثر باشند. بنا به نوع اثر به نمايش گذاشته شده و با دقت در جزييات فضا ميتوان محل لامپهاي نوري را تأمين كرد كه اصولاً در نزديكي آثار (در ابعاد سانتيمتر) قرار ميگيرند. اين لامپها معمولاً دو دستهاند:
الف) لامپهاي فلورسنت: اين لامپها روشنايي كلي مناسبي فراهم ميكنند، زيرا سايههاي شديد ايجاد نكرده و از طرفي اقتصادي هستند. با اين حال از حباب بيشتر آنها اشعة ماوراءبنفش ميتابد كه براي اشياء داخل موزه ميتواند بسيار مضر باشد. لذا از فيلترهاي پلاستيكي مانند« uf-3 »بر روي حباب آنها استفاده ميشود تا اثرات زيانبار اشعة ماوراءبنفش كاهش يابد. مشكل ديگر اين لامپها آن است كه نور آنها نسبتاً ملايم است و فاقد جذابيت بالاي بصري ميباشد.
ب) لامپهاي گرمايي: اين لامپها از حبابهاي حاوي رشته سيم تنگستن تشكيل شده و نور جالبتر و جذابتري از آنها تشعشع ميكند. به ويژه جهت ايجاد هيجان و تنوع اين لامپها بهتر عمل ميكنند. مشكل اصلي آنها گرماي توليدي بالا است كه تنظيم حرارت موزه را بر هم ميزند، لذا با تهوية مناسب و فاصله دادن از ارتفاع معمول اندام انسان ميتوان بر اين عيب فايق آمد. لامپهاي گرمايي عمدتاً از نوع نقطهاي يا منعكسكننده، با نور زياد و قدرتهاي مختلف هستند و همين امر ايجاد انعطاف بالايي در استفاده از نور در موزهها ميكند.
11-3) سيركولاسيون در موزهها:
چون بازديدكنندگان موزه در زماني قابلتوجه (در مورد موزة موسيقي حدود 1 تا 2 ساعت) در موزه حضور دارند و از طرفي در هر مرحله بنا به دلايل مختلف ممكن است مايل باشند از موزه خارج شوند بهتر است مدار حركتي در موزه يك مدار اجباري نباشد. از سوي ديگر اگر مدارهاي حركتي متعدد پيشبيني شود، حاضرين دچار سردرگمي شده و از آسودگي رواني دور خواهند شد. لذا با توجه به اينكه مسيرهاي حركتي در موزه بايد روشن و بدون ابهام باشند و جهت پرهيز از اتلاف وقت و سردرگمي حاضرين و يكنواختي و كسلكنندگي فضاها موارد زير پيشنهاد ميشود:
الف) يك مسير اصلي به صورت روشن، واضح و متنوع براي موزه در نظر گرفته شود. در طول اين مسير مفصلهايي جهت تنوع ديد و فضاهاي بازي جهت استراحت، صرف چاي و نوشابه، كشيدن سيگار و امثال آن و حتي يك رستوران در نظر گرفته شود. در طول مسير و در ميانههاي آن ميتوان از فضايي باز كه در آن موسيقي يا نمايش زنده اجرا ميشود و يا حتي گالريهاي نيمهباز استفاده كرد.
ب) در هر نقطه از مسير امكان بازگشت و خروج از موزه وجود داشته باشد. مسير بازگشت بهتر است جدا از مسير رفت و كوتاهتر از آن طراحي شود. در ضمن مناسب است مسيرهاي بازگشت همگي به يك خروجي واحد ختم شوند.
ج) يك فضاي نسبتاً بزرگ در نظر گرفته شود و ورودي و خروجي موزه با فاصلة نه چندان دور از آن دسترسي بگيرند.
د) مسير حركتي اصلي با مسيرهاي فرعي كه تعداد آنها نبايد زياد باشد، متنوعتر و دلپذيرتر گردد.
ه) گالريها نبايد در يك خط راست يا يك فرم ثابت (مثلاً قطعهاي از يك كمان) باشند و در مراحل مختلف بهتر است شكستها و چرخشهايي در مسيرها يا حتي در ارتفاع مسيرهاي حركتي تعبيه شود. البته اين اختلاف ارتفاع نبايد پلهاي باشد و بايد به وسيلة رامپهاي با شيب كم طراحي شود، چرا كه در صورت زياد بودن شيب، حاضرين براي ايستادن عمودي و
مشاهده آثار حاضر در موزه دچار مشكل ميشوند.
و) دربهاي گالريها نبايد روبهروي هم قرار گيرند و بهتر است بازديدكننده را تشويق به حركت در همة نقاط گالري نماييم.
ز) با تنوع در وضعيت دربها و اراية مهمترين شيء ويژه هر گالري و كيفيت نوري مناسب ميتوان علاوهبر ايجاد احساس مناسب در بازديدكننده نسبت به محتويات كلي گالري، به لحاظ رواني نيازهاي روحي وي را نسبت به ارزشهاي آن گالري برانگيخت و مهمتر از همه وي را در موقعيت گزينش قرار داد.
11-4) ايزولاسيون صوتي موزهها:
ايجاد فضاي آرام جهت تمركز و آرامش بازديدكنندگان از ملزومات هر موزهاي است. اين مسئله در مورد موزة موسيقي به خاطر وجود گالري سمعي – بصري اهميت دوچنداني پيدا ميكند. به اين منظور بايد هم اصوات مزاحم بيروني اعم از نوفههاي طبيعي و غيرطبيعي را كنترل كرد و هم آلودگيهاي صوتي داخلي موزه را. اين آلودگيها غالباً ناشي از تهويه، حركت حاضرين در گالريها و پخش احتمالي موسيقي است، چنانچه قبلاً در مورد تالارها به تفصيل بحث شد، جهت كنترل نوفههاي خارجي از پوشش گياهي مناسب در اطراف موزه و ديوارها يا بناهاي كنترلكنندة صوتي استفاده ميكنيم. همچنين موزه بهتر است در بين ساختمانهاي مختلف يا دستكم در فاصلة قابلتوجه از بزرگراههاي اطراف و پاركينگهاي مجموعه قرار گيرد. علاوه بر آن همه ديوارهها و سقفها بايد با عايق صوتي پوشانده شده و بازشوها دوجداره طراحي شوند. همچنين براي كنترل آلودگيهاي صوتي داخلي بايد تأسيسات تهويه توسط فيلترها و جاذبهاي صوتي پوشانده شده و ديوارهها نيز به وسيلة مواد آبسوربنت با ضريب آبسوربسيون بالا پوشيده شوند. جنس كف موزه نيز بايد طوري باشد كه ايجاد صداهاي بلند نكند و در اين زمينه ميتوان از پاركتهاي پلاستيكي استفاده كرد. در كنار آن ميتوان بين گالريها از فضاهاي واسط كه سطح داخلي آنها با مواد آبسوربنت پوشيده شدهاند استفاده كرد و اگر اين فضاها مد نظر معمار نباشند، لازم است ديوارههاي داخلي و دربهاي گالريها را با جاذبهاي صوتي پوشاند و بلندي و شدت صدا را در گالريها با دقت كنترل كرد.
11-5) ضوابط حفظ آثار موزهها:
امروزه به منظور حفظ انواع آثاري كه در موزهها به نمايش در ميآيد ضوابطي بينالمللي را تعريف كردهاند كه اغلب موزههاي دنيا به دقت آنها را اجرا ميكنند. به طور كلي عوامل اصلي مخدوش كردن اشياء عبارتند از: دما، رطوبت، گردوغبار، گازهاي آلاينده، ارگانيزمهاي بيولوژيكي، اشعه ماوراءبنفش و واكنش متقابل مواد.
رطوبت نسبي در موزه بايد بين 45% تا 60% و دماي آن بين 24-20 درجه سانتيگراد كنترل شود. به اين منظور، بنا بر نوع اقليم (خشك، مرطوب، سرد، گرم) بايد تهوية مناسب در سراسر فضاي موزه در نظر گرفت و براي كنترل آلودگيهاي هوا در اين تهويهها بايد از فيلترهاي هوا استفاده كرد. جهت جلوگيري از رشد حشرات موذي بايد مرتباً فضاي موزه تميز شود و جعبه آينهها به وسيله دستمالهاي مرطوب تميز نگه داشته شود و در سراسر موزه سطلهاي زباله قرار گيرند و كنترل شود تا بازديدكنندگان ظروف غذا، خوراكيها، آبنبات، آدامس، … را بر زمين نريزند. همچنين بسياري از جنسها از جمله ابريشم، رنگدانهها، مو، پر، چرم، عاج، آبرنگ، كاغذ و پارچه نسبت به اشعه ماوراءبنفش خورشيد حساسند و به سرعت دچار پوسيدگي و فرسودگي ميشوند. لذا لازم است نور خورشيد كه اشعه ماوراءبنفش آن مضرترين عامل براي اشياء محسوب ميشود، كنترل شود. در اين زمينه حداقل لازم است پنجرههاي رو به آفتاب در طراحي در نظر نگيريم و نور خورشيد را مستقيماً به موزه راه ندهيم، چرا كه در غيراينصورت شاهد آفتابسوختگي، تغيير رنگ و خراب شدن ساختار داخلي مواد خواهيم بود.
مسأله آخر در نگهداري اشياء موزه امكان دفاعي فضا در مقابل حوادث طبيعي و غيرطبيعي از جمله زلزله، آتشسوزي، رعدوبرق، … است. در اين راستا اشياء بايد محكم به محل خود نصب شوند، پاية جعبه آينهها بايد با مواد ضد حريق پوشانده شود و مهمتر از همه بايد يك انشعاب آب جداگانه جهت اطفاء حريق در موزه موجود باشد. همچنين كپسولهاي اطفاء حريق بايد در سراسر موزه به ويژه گالريها، انبار و كارگاه مرمت قرار داده شوند. ساختمان موزه بايد در مقابل زلزله كاملاً مقاوم بوده و جهت دفع ضررهاي احتمالي رعد و برق ميتوان از برقگيرها در بالاي ساختمان موزه استفاده كرد
گالری ها
گالری ها که برای نمایش آثار هنری و اشیاء فرهنگی و علمی مورد استفاده قرار می گیرند باید دارای شرایط زیر باشند:
- از نظر حفاظت در مقابل خرابی، دزدی، آتش سوزی، رطوبت، خشکی بیش از حد، نور شدید آفتاب و گرد و غبار مطمئن باشند.
- در شرایط عادی، زاویه ی دید انسان (54 یا 24 درجه به بالای سطح تراز چشم) در مورد تصویری که در فاصله ی 10 متری قرار داشته و سطح آن کاملا روشن است موقعی حاصل می شود که ارتفاع تصویر آویخته شده 4900 میلیمتر در بالای سطح دید و 700 میلیمتر به پایین سطح ادامه داشته باشد. تنها در مورد تصاویر بزرگ چشم انسان مجبور است از پایین تصویر تا به بالای زاویه ی دید حرکت کند. بهترین موقعیت برای نصب تصاویر کوچک (نقطه تاکید: سطح افق در تصویر) عبارت از محلی هم تراز با دید تماشاگر است.
-اشیاء مورد نمایش باید طوری قرار داده شوند که بدون زحمت در معرض دید مردم قرار بگیرند.
آمفی تئاتر
باید توجه داشت که آمفی تئاتر جدا از مسیر عادی بازدیدکنندگان باشد، نزدیک به سالن اصلی ورودی و یا مستقیماً بدان راه داشته باشد. کاملا مجهز به وسایل ایمنی باشد. (درهای اضافی، سیستم مستقل برق، از نظر گرما و سر و صدا از بقیه بخش های ساختمان جدا باشد و ...)
- طراحی فضای مناسب جهت دستگاه های نمایش فیلم، اسلاید و ... از نیازهای این سالن است.
- خروجی ها باید به طرف بیرون باز شده و مطابق با تعداد افراد و طول مسیر حرکت آنها طراحی شوند.
- ارتفاع درها نباید از 220 سانتیمتر کمتر باشد.
- عرض کریدورها 1100 میلیمتر برای تا 100 نفر، 1600 میلیمتر برای تا 250 نفر باید باشد.
- پلکان با عرض 1100 میلیمتر برای تا 100 نفر، 1600 میلیمتر برای تا 250 نفر باید باشد.
- حداقل ارتفاع پله ها 14 سانتیمتر و حداکثر 18 سانتیمتر باید در نظر گرفته شود.
- برای کوتاه کردن زمان انعکاس صوت، حجم محوطه به ازای هر صندلی 14/ 5/7 مترمکعب می باشد.
- از طرح دیوارهای قوسی و سهمی و دیوارهایی به شکل مقعر خودداری شود.
- سرانه سالن نمایش بدون احتساب فضای صحنه 1/1 متر مربع برای هر نفر می باشد.
- اگر برای هر 4-3 راهرو یک در خروجی جانبی به عرض 1 متر در نظر گرفته شود، به ازا هر راهرو 25 صندلی مجاز است.
- خط دید هر تماشاچی بایستی 12 سانتیمتر بالاتر از چشم تماشاچی ردیف جلو باشد.
- حداکثر فاصله آخرین ردیف از خط جلوی صحنه 24 متر می باشد.
- همچنین می بایست به گونه ای طراحی شود که بتوان صحنه را از هر جای سالن به وضوح و به خوبی دید یعنی باید تطابقی بین عمق و عرض آن موجود باشد.
- صحنه های بدون بسط و گسترش مساحت کمتر از100 ترمربع، سقف صحنه کمتر از 1 متر بالاتر از قسمت فوقانی جلوی صحنه است.
-نسبت ارتفاع جلوی صحنه به عرض، باید 6: 1 باشد.
- فاصله لبه نشیمن هر صندلی تا پشتی صندلی جلویی برای صندلی های ثابت حداقل 60 سانتیمتر و برای صندلی های تاشو حداقل 40 سانتیمتر باید باشد.
- حداقل عرض صندلیها از محور تا محور دسته ی صندلی نباید از 50 سانتیمتر کمتر باشد و حداقل عمق نشیمن صندلیها نباید از 40 سانتیمتر کمتر باشد.
- ارتفاع اتاق پروژکسیون نباید از 5/2 متر کمتر باشد.نمونه هايي از پلان آمفي تئاتر
کتابخانه
مهمترین نکته ای که در طراحی اولیه ی کتابخانه باید مورد توجه قرار گیرد، آرامش و سکوت و محیط مطبوع آن است که هم به محل استقرار آن در مجموعه و هم به مصالح به کار رفته در آن مربوط می شود.
- تابش مستقیم نور خورشید از کتابخانه نامطلوب است. لذا حتی المقدور سعی شود نور کتابخانه از طریق جبهه ی شمالی تامین شود.
- از آشکارسازهای گرما و دود استفاد شود، از روش آب پاشیدن دوری کنید زیرا آسیب آن برای کتاب بیش از آتش است.
- در بخش کتب مرجع برای هر 1000 جلد کتاب مساحت 10 متر مربع اختصاص داده می شود.
- در فضای دسترسی باز؛ 15 متر مربع بر 1000 جلد کتاب (حداقل 100 متر مربع) اختصاص داده می شود.
- میز مطالعه برای خواننده کتاب 600×900 میلیمتر مربع است و به ازا هر نفر 25/2 متر مربع فضا برای مطالعه اختصاص داده می شود.
- فضای میان قفسه ها باید حداقل 4/1 -3/1 متر عرض داشته باشند.
- راهرو میان قفسه ها نباید بیش از 3 متر طول داشته باشند.
- همه ی کتابخانه ها به یک اتاق کار کوچک (10 متر مربع) و انباری کتاب مجهز به قفسه بندی (5 متر مربع) نیاز دارند.
اداری
جریان کار در یک اداره مانند ماشین است که تمام اجزاء آن با هم کار می کنند. منبع نیروی یک اداره اطلاعات آن است. بدین سبب طرح ریزی می باید طوری باشد که اطلاعات بدون وقفه های بی مورد در هر قسمت جریان یابد. جهت دستیابی به این هدف، بخشهای اصلی اداری با توجه به عملکردهای هر یک می باید در محل مناسبی در نظر گرفته شود. به طور مثال افرادی که در رأس قسمت مدیریت قرار دارند، معمولا در یک جا جمع می نمایند. یا قسمت مدیریت می تواند از محل تردد عمومی اداری به دور باشد و قسمت های امور اداری و مالی، دبیرخانه و ... که دارای تماسی زیاد با مسئولین و کارمندان این قسمت هستند بهتر است در ارتباط مستقیم با آن در نظر گرفته شود.
بخش اداری بهتر است از طریق سالن اصلی ورودی در دسترس عموم باشد، لیکن در نظر گرفتن ورودی مجزا و مستقل به منظور دستیابی کارکنان و افراد ویژه بسیار مناسب است.
پژوهشی
مساحت آزمایشگاه ها باید متناسب با اندازه موزه باشد و فضایی که به این منظور اختصاص می یابد باید وسیع بوده، از نور کافی و جریان هوای مناسب برخوردار باشد. همچنین به تمامی امکانات پیشگیری در برابر دزدی و آتش سوزی مجهز بوده و به آسانی از درون و برون موزه قابل دسترس باشد.
آموزشی
در فضاهای آموزشی مسئله ی نور همیشه حائز اهمیت است.
در صورتی که عمق کلاس از 5/6 متر بیشتر باشد حداقل عرض پنجره باید 20/1 متر و ارتفاع آن 2 تا 5/2 متر باشد. ضمناً تابش نور باید از سمت چپ صورت گیرد.
انبار
- بسیاری از موزه ها برای جلوگیری از مسائل ناشی از فشار و بار سنگین بر ساختمان طبقه زیرین آن را بعنوان انبار مورد استفاده قرار می دهند.
- در سیستم انبار و نگهداری متحرک بافته های تخت، فاصله عمودی بین دو میله افقی موجود در هر واحد، باید به گونه ای در نظر گرفته شود که با اندازه بافته هایی که بر روی آنها انداخته خواهد شد، متناسب باشد. فاصله بین ریلها در سقف برای بافته های سبک، 15 سانتیمتر و برای بافته های سنگین با حجم زیاد، 20 سانتیمتر مناسب است. فاصله بین انتهای شی آویزان با کف اتاق برای گردش هوا باید 60 سانتیمتر در نظر گرفته شود. همچنین فضای پیش بینی شده در وسط اتاق باید به اندازه ای باشد که بتوان هر واحد را به راحتی در معرض نمایش گذاشت.
پارکینگ
- لازم است پارکینگ کارمندان از پارکینگ عمومی مجزا گردد و حتی الامکان فضایی سرپوشیده و یا حداقل سایه افکن (خصوصا برای پارکینگ کارمندان که ماشین مدت زیادی پارک می گردد) در نظر گرفته تا از تابش آفتاب و نیز ریزش نزولات آسمانی محفوظ باشد.
- ورودی سواره حداقل 150 متر از تقاطع خیابان فاصله داشته باشد، یا از لاین کند شونده برای دستیابی به ورودی استفاده شود.
تاسیسات
محل ساختمان تاسیسات باید به گونه ای طراحی شود که امکان دسترسی سواره و پیاده به آن مسیر باشد و دور از گالری ها و موزه باشد تا آلودگی های صوتی و هوایی آن مزاحمت ایجاد نکند.
نکاتی در باب معماری موزه
1) هر فعالیتی که مخاطب در موزه انجام می دهد نیاز به فضایی برای فعالیت متضاد آن دارد تا احساس خستگی در مخاطب از بین برود.
2) سلسله مراتب به جا و مناسب فضای استراحت کوتاه مدت، بازده موزه را بالا برده و شوق بازدیدکننده را برای ماندن و دیدن افزایش می دهد.
3) چون در موزه دیدن از نزدیک اتفاق می افتد، برای رفع خستگی نیاز به دیدن دور دست احساس می شود و به تبع آن توجه به چشم اندازهی اطراف، آزاد و بازگذاشتن مسیر دید چشم اندازهای اطراف و ارتباط بصری این چشم اندازها با تالارهای نمایش اشیاء از اهمیت خاصی برخوردار می شود.
4) محل فعالیت انسان نیاز به فضای باز و ارتباط مستقیم با نور طبیعی، و محل نمایش اشیاء نیاز به نور مصنوعی و قابل کنترل دارد. معماری فضای نمایش باید پاسخی به همراهی این فعالیت ها و نیازهای متضاد باشد.
5) معماری موزه باید به گونه ای باشد که هم رسالت اجتماعی آن – ارتباط مستقیم با مخاطب- لحاظ شود و هم مسائل امنیتی و حفاظتی رعایت گردد.
6) هنر طراح در طراحی موزه، همنشینی مناسب فعالیت های متضاد خواهد بود.
7) باید توجه کرد که موزه و ساختمان آن وسیله نمایش اشیاء است و نه اشیاء وسیله نمایش ساختمان موزه.
8) ویژگی های معماری موزه باید منطبق بر روابط هماهنگ فضا، نور و آثار باشد.
9) معماری موزه باید قابل تطبیق با مساله غرفه بندی و دسته بندی اشیاء بوده و بر آن تاکید کند.
10) در عرصه نمایش، هیچ فضایی را نمی توان مطلقا ارتباطی دانست. کوچکترین سطح موزه نیز باید در خدمت ارائه اطلاعات و نمایش آثار برای مخاطب باشد.
11) در معماری موزه، مدار گردش بازدیدکننده و مسیر حرکت کارکنان و مسیرجابجایی آثار باید از همدیگر جدا شوند.
12) ورودی باید به صورت یک عنصر معماری مستقل اما در رابطه تنگاتنگ با موزه طراحی شود.
13) ورودی پلی است که مردم را با محتویات موزه پیوند می دهد.
14) تعبیه ورودی مستقل برای برخی فضاهای خدماتی (نظیر رستوران ها) موزه را در معرض بازدید اتفاقی (کسانی که برای دیدن موزه نیامده اند) قرار داده و به جذب مخاطب و فعال نگه داشتن مجموعه کمک می کند.
15) شیرازه اولیه هر موزه ای رابطه شی و مخاطب است.
16) هر بیننده ای به بهانه برقرار نمودن ارتباط فردی با شی به موزه می آید.
17) طراح، در ساماندهی فضایی موزه باید کوشش کند تا انتظامی را فراهم آورد که بازدیدکننده به راحتی بتواند در فضاهای مختلف موزه سیر کند و سلسله مراتب آن را به خوبی ادراک نماید.
18) طراح باید کوشش نماید تا در فضای نمایش انقطاع بازدید به وجود نیاید و حرکت عمودی مخاطب با حرکت افقی توام گردد. در اینجا توجه به انتخاب مناسب عناصر کالبدی اهمیت می باید.
19) رسالت طراح در طرح موزه این است که فضا (برای بیان مطالب) به گونه ای تعریف و خلق شود که مخاطب عمق مسائل را دریابد و نتایج و رفتار موردنظر حاصل شود.
برنامه عملکردی و فیزیکی
عرصه بندی کل مجموعه
برای عرصه بندی موزه و تقسیم بندی عناصر نمایش باید بین مجموعه اشیاء به نمایش درآمده، مدار بازدید یا محورهای هدایت و بخش های اطلاع رسانی هماهنگی به وجود آورد. در هر موزه ای به اعتبار و ارتباط با بازدیدکننده، سه عرصه ی مختلف وجود دارد:
عرصه عمومی: با دسترسی بی واسطه ی عموم مردم. شامل گالری ها، کتابخانه، آمفی تأتر و ...
عرصه خصوصی: که میزان فضای ناچیزی نیاز دارد و شامل فضاهای اداری، انبارها، خدمات داخلی بنا و ... می باشد.
عرصه عمومی- خصوصی: شامل فضاهای تحقیقاتی، آموزشی، رستوران ها، سرویس های بهداشتی و دیگر خدمات رفاهی می باشد.
می توان به اعتبار عملکرد نیز به عرصه بندی موزه پرداخت یعنی عملکردهای همسو و تقریبا مشابه را در عرصه ای واحد قرار داد. در این صورت موزه با عرصه های زیر تعریف خواهد شد:
1- معرفی
2- اداری
3- پژوهشی
4- آموزشی
5- خدمات رفاهی و عمومی
- خدمات پشتیبانی
در ذیل هر یک از عرصه های بالا به طور اجمال معرفی و مطالعات مربوط به آن ارائه می گردد.
عرصه معرفی
این عرصه شامل قسمت هایی از موزه می شود که به معرفی و نمایش آثار اختصاص دارد. در واقع مهمترین و اساسی ترین عرصه است که نقش آن مستقیما با استفاده کنندگان و بازدیدکنندگان از موزه می باشد. گالری ها، آمفی تأتر و کتابخانه از فضاهایی می باشند که این عرصه را تشکیل می دهند.
1-گالری ها :گالری ها قسمت مهم و نمایان عرصه معرفی می باشند. از آنجا که آثار به نمایش گذاشته شده شامل آثار دائمی و موقت می باشند، گالری ها نیز دو قسمند: گالری های دائمی؛ که در آن آثار دائمی (که عموماً تغییر نمی کنند) به نمایش گذاشته می شوند، گالری های موقت که به طبع در آن آثار به صورت موقت و در زمان برپایی نمایشگاه موقت و موسمی به نمایش گذاشته می شوند. در موزه فرش نیز گالری های دائمی محلی برای نمایش حدود 200 تخته فرش هنری- قدیمی- موزه ای و نقوش فرش و حتی ابزار بافت و نگهداری فرش در نظر گرفته شده و گالری های موقت برای برگزاری نمایشگاه های فصلی و موضوعی که در مناسبت های گوناگون و با موضوعات مختلفی برای نمایش آثار و بالخصوص نمایش فرش های هنری شخصی در نظر گرفته شده است که حتی ممکن است آثار گالری های موقت برای فروش نیز عرضه شوند. لازم به ذکر است که فرشهای به نمایش گذاشته شده دارای ابعاد مختلف و اندازه های گوناگون از تابلو فرش گرفته تا فرش هایی با ابعاد و مساحت بزرگ می باشند، که این مسئله باید در طراحی لحاظ شود.
همچنین بهتر آن است که برای آشنایی بیشتر بازدیدکنندگا از مسائل تخصصی فرش مانند مرمت، کارگاه مرمت در مسیر گالری ها و به گونه ای جزو محل نمایش باشد. برای مرمت و بازسازی فرش هایی که نیاز به تعمیر دارند فضایی (کارگاه مرمت) برای انجام این کار در نظر گرفته شده است که استادکاران مرمت در آنجا به تعمیر و مرمت فرشها مشغول می باشند. در کارگاه مرمت، آزمایشگاه کوچکی جهت تحقیقات شیمیایی و فیزیکی مجهز به حداقل وسائل معمولی، مورد نیاز خواهد بود.
2-آمفی تاتر (سالن چند منظوره) : یکی از فضاهای مهم و با ارزش در هر موزه ای سالن چند منظوره است که تاثیر بسزایی در رشد و بالندگی وجوه اجتماعی این بنا دارد. بازده اجتماعی موزه رابطه نزدیکی با جذابیت آن دارد بدین معنا که از نظر روانی بازدیدکنندگان را دعوت به گردش و لذت بردن از فضای خود بنماید همچنین بر دامنه اطلاعات با بهره گیری مطلوب از تمهیدات بصری بیفزاید این هدف با بنای سالن چند منظوره تامین می گردد که علاوه بر ارتباط نزدیک با فضای نمایشی خود نیز به گونه ای مستقل در ارتباط با خارج بنا طرح شود. نوع اجتماعاتی که در این سالن برگزار می شود عبارتند از: سمینار و کنگره و جلسات، تأتر و کنسرت و نمایشهای سینمایی. فضاهای این سالن عبارتند از: فضای اصلی تئاتر یا سالن اصلی، صحنه و قسمت نمایش، پشت صحنه، لابی و سرسرا.
3-کتابخانه : امروزه هیچ موسسه آموزشی و پژوهشی بی نیاز از کتابخانه نیست. موزه ها نیز بنا به وظایف خاصی که بر عهده دارند (تهیه اشیاء تازه، نمایش و تحقیق در مورد اشیاء موزه ای) نیازمند کتابخانه ای مجهزند که به نحوی متناسب با نوع، اهداف و جامعه مراجعه کننده ی آن تشکیل شده، با زمان پیش رفته و نیازهای تحقیقاتی کارشناسان و متخصصان موزه و پژوهشگران را برآورده سازد. کتابخانه ها امروزه غیر از کتاب دارای مواد دیگری نیز می باشند. این مواد عبارتند از فیلم، اسلاید، سی دی، عکس، روزنامه، مجله، کتاب، نسخ خطی و ... بدین ترتیب کتابخانه، در نظام اطلاع رسانی، وظایف متنوعی را بر عهده دارد. هدف عمده این کتابخانه رساندن اطلاعات با اتکا بیشتر به نشریات ادواری به استفاده کنندگان متخصص است. در هر موزه، هدف از ایجاد کتابخانه باید دقیقاً متناسب با فضا و اثاثیه در معرض نمایش و قابل استفاده باشد. کتابخانه ی موزه ی فرش فضایی است که پژوهشگران و حتی دانشجویان رشته فرش در آنجا می توانند از کتب و نشریات تخصصی فرش استفاده نمایند و در فضای آرام آن به مطالعه بپردازند. بنابراین پیش بینی فضایی مناسب جهت کتابخانه در موزه فرش ضروری است. این کتابخانه گنجایش حدود 8000 جلد کتاب و بیش از 1000 جلد مجله علمی، گزارش، بولتن و رساله را داشته و از مخزن کتب و مجلات با دسترسی باز و بسته، قسمت مطالعه، اتاق کار و انبار تشکیل شده است.
عرصه اداری
این عرصه شامل حوزه ریاست و قسمتهای اداری مختلف از قبیل معاونتهای گوناگون می باشد، که به انجام کارهای اداری و مالی و برنامه ریزی و سیاست گذاری کلی مجموعه می پردازد.
عرصه اداری شامل دو حوزه مختلف می باشد:
1- حوزه ریاست: از وظایف این حوزه می توان نظارت بر اجرای طرح های گوناگون بخشهای مختلف، هماهنگی بین معاونتها و مدیریتها، تصویب نهایی طرحها و پروژه ها، تهیه و تدوین خط مشی کلی در قالب اهداف مجموعه، نظارت بر عملکرد عرصه های دیگر را نام برد. که این حوزه خود شامل 3 قسمت ریاست، برنامه و بودجه و تشکیلات، و حراست می باشد.
2- حوزه معاونت اداری و مالی: از وظایف این حوزه؛ تهیه و تدوین خط مشی واحدهای تابعه در قالب اهداف مجموعه و ابلاغ مصوبات و مقررات جاری به واحدهای مربوطه، نظارت بر حسن اجرای امور اداری و مالی و خدماتی مجموعه با رعایت مقررات مربوطه، نظارت بر تهیه و تدارک احتیاجات مجموعه و امور تاسیساتی و تعمیراتی و بهداشت محیط و نظارت بر حسن اجرای قراردادها می باشد. این حوزه دارای 4 قسمت عمده؛ مدیریت مالی، مدیریت کارگزینی، مدیریت فنی و تعمیرات و نگهداری و مدیریت عمومی می باشد.
عرصه پژوهشی
این عرصه شامل فضاهایی می باشد که پژوهشگران علاقمند به موضوع فرش می توانند به طور نظری یا عملی تحقیقاتی را انجام دهند و از امکانات فراهم آمده در این بخش استفاده نمایند. نقش تحقیق و پژوهش در پیشرفتهای علمی و تکنولوژی به هیچ وجه قابل اغماض و چشم پوشی نمی باشد. صنعت فرش ایران نیز از نظر تحقیقات و پژوهش های علمی و هنری بسیار فقیر می باشد. در نتیجه لزوم وجود بخش پژوهشی فرش در کنار موزه به خوبی محسوس است. عرصه پژوهشی شامل دو حوزه عمده پژوهشی می شود:
1- حوزه پژوهشی علمی: در این حوزه پژوهشگران در کارگاه و آزمایشگاه به بررسی مسائل مربوط به ریسندگی و رنگرزی الیاف و فنون فرش بافی (بافت) می پردازند.
2- حوزه پژوهشی نظری: در این حوزه پژوهشگران به بررسی و پژوهش نظری درباره تاریخ فرش و نقوش فرش، فرش از نظر اقتصادی، به طور اعم و ریسندگی و بافندگی فرش به طور اخص و همچنین شیمی و رنگرزی می پردازند.
برای نیل به اهداف پژوهشی در موزه، عرصه پژوهشی دارای فضاهایی از قبیل: دفتر مطالعاتی، آزمایشگاه ها و کارگاه های تخصصی می باشد.
عرصه آموزشی
آموزش علمی فرش از ارکان مهم این موزه است که از طریق آن می توان این هنر را بازشناسی کرده و ترویج داده و در اختیار همگان قرار داد. این مهم از طریق بخش های آموزشی موزه انجام می شود که وظیفه این بخش عمدتاً دایر کردن کلاسها و کارگاه های آموزشی در زمینه ی تاریخ، نقوش، بافت، رنگرزی و مرمت فرش می باشد. این بخش با توجه به اهداف و وظایف آن از فضاهایی مانند کلاس و کارگاه و آزمایشگاه تشکیل شده است.
عرصه خدمات رفاهی و عمومی
نیاز بشر به خدمات در هر فضایی احساس می شود.گویی بشر نیازهای اصلی و حیاتی خود را در کنار بسط سایر نیازهایش با خود به همه جا حمل می کند. این نیازها سرشت کاملا محسوس و مادی دارند و با همین ویژگی از نیازهای متعالی تر و غیرعینی و نامحسوس تر بشر متمایز می شود. نیاز به آسایش تن و برآوردن حوائج بدن در هر فضایی که برای بشر ساخته می شود باید در نظر گرفته شود. برای آنکه موزه ای برای بازدیدکننده از جذابیت خاص برخوردار باشد پاسخگوی نیازهای جسمی او بوده و وی را در محیطی آشنا و راحت قرار دهد، بایستی بصورت آمیزه ای از فضاهای عمومی و خصوصی طراحی گردد، تا بازدیدکننده، ضمن فراموش کردن سردرگمی، در حالت تعادل قرار گرفته و با مردم و اشیاء در تماس بیشتری باشد. این کارکردها را فضای استراحت کوتاه مدت و مکانهای تفریح و تفرج تامین می نماید. از خدمات رفاهی و عمومی موزه فرش می توان از رستوران یا چایخانه، فروشگاه صنایع دستی و ... نام برد.
1- رستوران یا چایخانه : برای یک موزه کوچک تنها کافی است که در یک نقطه مرکزی، یک بوفه سرپایی و یا یک چایخانه سنتی و یک محل پذیرایی یا ساندویچی و آشامیدنی تعبیه گردد. این فضا جهت استراحت کارکنان، پژوهشگران و بازدیدکنندگان از موزه پیشنهاد می گردد. در صورت امکان بوفه باید مشرف به باغ سرسبز و یا راهروی بیرونی باشد تا چشم انداز خوشایندی را دارا باشد. و بخاطر عدم مزاحمت ناشی از سر و صدا می بایست جدا از بقیه فضاهای موزه مطرح گردد تا مزاحم دیگر بخشهای موزه نباشد.
2- فروشگاه صنایع دستی : از آنجا که موزه می کوشد تا به نوعی روح هنر میراثی ما را حفظ و احیا کند، وجود فروشگاه یا دکه ای کوچک جهت فروش آثار دستی هنرمندان امروزی در کنار موزه می تواند باعث هرچه بیشتر بازدیدکنندگان گردد و هم به نوعی حقایق و روح جاری ای که در موزه به نمایش گذاشته شده را در آثار زمان معاصر متحقق سازد.
عرصه خدمات پشتیبانی
ساختمان نیازمند فضاهایی جانبی است که هرچند مورد استفاده مستقیم قرار نمی گیرند اما در بالا بردن کیفیت زیستی فضاهای اصلی نقش مهمی بازی می کنند، این عرصه شامل این فضاها می باشد که می توان از نگهبانی، انبار، تاسیسات، خدمه، پارکینگ و فضای سبز نام برد.
1- انبار : تا سالها قبل انبار کردن در موزه ها به این صورت بوده است که تنها اشیایی را که می توانند در گالریها به نمایش بگذارند قرار می دادند و سایر اشیاء را که امکان نمایش نداشت در انبار نگهداری می کردند، در جایی که هیچکس نمی توانست وارد شود، حالا به این نتیجه رسیده اند که انبار راکد نداشته باشند و تمام مواد اهمیت بخصوصی برای استفاده دارند. به طور کلی، تنها سه دسته از اشیاء و مواد احتیاج به انبار شدن دارند- موارد مورد مطالعه- موارد امانتی برای امانت کردن (به مدارس و دانشگاه ها)- اشیاء عبوری موزه ها که احتیاج به انبار موقت دارند برای وقتی که اشیاء یک نمایشگاه جدید را جمع آوری و نگهداری می کنند و یا اینکه نمایشگاه قبلی را جمع می کنند.
بعضی از موزه های مدرن، اتاقهای انبار تابلوهای خود را با چهار چوبهای فلزی عمودی مجهز کرده اند که با صفحه ای مشبک سیمی یا تخته های منفذدار پوشیده شده اند و می توان تعداد زیادی تابلوهای نقاشی را با قلاب روی آنها نصب کرد. این چهارچوبها دارای چرخهایی هستند که روی ریل هایی تعبیه شده در کف و سقف اتاق حرکت می کنند، به گونه ای که هر چهارچوب را می توان به راحتی بیرون کشید و تابلوهای روی آن را مورد بررسی قرار داد (انبار تابلوهای نقاشی موزه هیروشهورن واشنگتن). منسوجات را می توان دور استوانه هایی پیچید و روی چارچوبهای عمودی که روی چرخ حرکت می کنند قرار دارد. دو انتهای استوانه باید از طرفین پارچه بیرون بزند تا لبه های پارچه از پوسیدگی و کهنگی حفاظت شود. یا از سیستم نگهداری متحرک بافته های تخت استفاده کرد که با ایجاد ریل در سقف، فرش ها را به گونه ای که دسترسی به میله های افقی حامل بافته ها را آسان سازد، آویزان کرد.
2- نگهبانی : موزه ها و گالری های هنری حاوی اشیاء با ارزش هستند. حتی بعضی از آنها دارای اشیاء بی قیمت هستند و باید از بالاترین سطح امنیت ممکن برخوردار باشند. به طور سنتی این کار به نگهبانان و سرپرستان محول شده است. در این حالت مهم است که گالری ها طوری طراحی شوند که شخص نگهبان از مکان خود بیشترین دید را داشته باشد. در روشهای مدرن، شخص هنوز مهمی است ولی توسط وسایل مکانیکی و الکتریکی مجهز می شود.
3- پارکینگ : یکی از اساسی ترین مسائل پشتیبانی در موزه ها پارکینگ است که باید به آن توجه کامل نمود. پارکینگ در موزه از سه قسمت تشکیل می شود: پارکینگ کارمندان، پارکینگ برای اتوبوسهای سیاحان و مدارس، پارکینگ برای اتومبیل های شخصی.
4- تاسیسات : از فضاهای جانبی که در کیفیت بخشی به فضاهای مورد استفاده نقش مهمی بازی می کند فضای تاسیساتی است. موتورخانه مرکز تاسیسات گرمایی و تهویه مطبوع موزه می باشد. دستگاه های موتورخانه احتیاجات گرمایی و سرمایی و آب گرم و آب گرم لازم برای تاسیسات بهداشتی را تامین می کند.
5- فضای سبز : زیبایی یک موزه چنانچه با باغ و چمن احاطه شده باشد، دو چندان خواهد شد و اگر آب و هوای مساعدی را در اختیار داشته باشیم، می توانیم از این امتیاز جهت ارائه پاره ای از نمای نمایشگاه ها استفاده نماییم. شاخه درختان در اطراف موزه به عنوان صافی موثر طبیعی گرد و غبار و مواد شیمیایی که سبب آلودگی می شوند، بکار می رود و همچنین در تنظیم رطوبت هوا موثر است.
همچنین زمین اطراف موزه می تواند به عنوان یک بخش زمینه بکار گرفته شود و در فاصله مناسبی از موزه، بخشهای تجهیزات و خدماتی را که بدلایل بسیار وجودشان در ساختمان اصلی موزه نامطلوب و خطرناک است بنا نمود. چنانچه موزه در خیابانی پر رفت و آمد واقع شود همواره مصلحت آن است که موزه با ردیفی از درختان انبوه، از وسائط نقلیه جدا شده و در دنج ترین گوشه بستر تعبیه گردد.
اصولا در طرح فضاهایی باز، باید به امکان استفاده از آنها در همه اوقات روز و فصول سال توجه کرد. در طرح مراکز تفریحی- گردشگری فضاهای باز همواره در مرکز میان حوزه های مختلف می نشینند، فضاهای سبز و حیاط های متعدد، عناصر اصلی هستند که انتظام مجموعه را تشکیل می دهند و در واقع داستان طرح به کمک آنها نقل می شود. اهمیت فضای باز تا بدانجاست که هر فضایی به قدر پیوند خود با فضای باز اعتبار می یابد و شرافت هر بخشی به میزانی است که فضای باز از آن دستگیری می کند. فضاهای باز مجموعه بایستی به صورت صحن هایی زیبا و پرکار مرکز توجه و اهتمام دیگر عناصر طرح قرار گیرند. در مرکز و نقاط مهم و پرحادثه آنها آب نماها قرار می گیرند تا حرکت آب، صدا و طراوات آن همه جا را آغشته کند. پوشش گیاهی در طراحی فضای باز به عنوان ابزار طراحی باید توجه قرار گیرد. تنوع شکل، حجم و ترکیب گیاهان می تواند آنها را به عنوان عناصری معماری مطرح کند. درختان برگ، درختچه ها و بوته ها می توانند ترکیب های متنوعی در طرح فضای باز بوجود آورند. ایجاد فضاهای محدود و محصور و شکستن زوایای دید، از کیفیت هایی هستند که بوسیله پوشش گیاهی می تواند ایجاد شود. درختان چتری می توانند مانند سقف یا سایه بان باشند. فضای مسقف سبز را می توان با داربست ها و گیاهان رونده ایجاد کرد. با کاشتن گیاهان حصاری پایه بلند در طرفین معابر می توان حدود گذرگاه و مسیرها را تعریف و تعیین کرد و در مقابل، گیاهان حصاری پاکوتاه می توانند علاوه بر تاثیر فوق امکان دید به اطراف را نیز بوجود آورند. در همین راستا استفاده از گیاهان بومی منطقه ای، بسیار حائز اهمیت است چرا که هم براحتی در دسترس هستند و هم در مصرف آب و زحمت زیاد در نگاهداری آنان صرفه جویی می شود. علاوه بر آن رشد سریع تر و بهتر گیاهان بومی، تضمین شده تر است. بدیهی است که در طراحی فضای باز می باید از آن نوع درختان، درختچه ها و کلا گیاهانی استفاده کرد که با شرایط اقلیم منطقه مطابقت داشته باشند. در طراحی فضای باز، به هنگام انتخاب گیاهان مناسب می توان از درختان همیشه سبز و همچنین درختانی که در فصول مختلف چهره های گوناگون می یابند (درختان خزان دار) استفاده کرد. درختان همیشه سبز، منظره سرسبز باغها و فضاهای باز را در همه اوقات سال حفظ می کنند. اما درختان خزان دار در روزها و ماههای مختلف چهره های متنوع پیدا می کنند و همین امر به زیبایی فضاهای سبز می افزاید. در عین اینکه تفاوت این دو نوع از درختان، مقابله ای ظریف بوجود می آورد و کیفیت هر یک را پر رنگ تر می کند.
به دلیل استفاده کودکان از این حوزه طرح ضروری است که از کاشتن درختان و درختچه های سمی و یا خاردار پرهیز شود. درختان و گیاهان می توانند به صورت نشانه هایی که هویت یک حیاط را مشخص می کنند، در طرح مجموعه استفاده شوند. فضاهای باز محصوری که در گوشه های مختلف طرح به تبعیت از طرح مجموعه بوجود می آیند، می توانند بواسطه یک یا چند درخت یا درختچه اهمیت یابند. پوششهای گیاهی انبوه یا حصارهایی که از ردیف درختان بوجود می آیند، با شکستن زوایای دید، پهنه وسیع فضای باز را خرد کرده فضاهای کوچک و دنجی ایجاد می کنند. در مقابل درختان کوتاه به همراه سطوح چمن کاری شده می توانند صحنه وسیعی از فضای باز را در مقابل دید مخاطب قرار دهد. تجمع درختان در قسمتی از فضای باز می تواند آن نقطه را از نقاط همجوار خود متمایز کند و معبر و مسیرها هم در طرح فضاهای باز می توانند به صورت متنوع و متعدد و جدای از یکدیگر طراحی گردند. مسیرهای دوچرخه سواری، مسیر سواره ی عمومی، مسیر سواره ی تاسیساتی، خدماتی و ... را می توان به عنوان نمونه هایی از انواع مسیرها برشمرد. نکته ی مهم این است که این مسیرها باید با توجه به فکر کلی مجموعه طراحی شوند.
مسیرهای پیاده که مسیرهای اصلی و مهم فضای باز مجموعه را تشکیل می دهند با اتفاقات متنوعی که در کنارشان رخ می دهد می توانند جذاب و پرکشش گردند. در طرح این مسیرها توجه به این مسئله ضروری است که هنگام رفت و آمد مردم در فصول مختلف امکان استراحت کردن و پناه گرفتن آنها در مسیر وجود داشته باشد مسیرهای تابستانی و سرویس مجموعه نیز اهمیت بسیار دارند، با توجه به اینکه این مسیرها در نقاط دور از دید و خلوت واقع خواهند شد و ماشین های سرویس تنها در برخی مواقع از آنها استفاده خواهند کرد می توان بمنظور کاهش سطوح مسیرهای سواره با کمی تغییر در بعضی مسیرهای پیاده از آنها به منظور برخی دسترسی ها هم استفاده کرد. بهر حال ابعاد و مشخصات مسیرها با توجه به اصلی و فرعی بودن آنها و نوع استفاده ای که از آنها می شود، تعیین می گردد.
چون خودم همیشه به ریز فضاهای موزه نیاز داشتم و توی اینترنت نتونستم یه ریز فضای خوب پیدا کنم. اینو گذاشتم تا اگه کسی خواست استفاده کنه


اگه میخواین نام فضا ها ُطبقات رو بدونین از اينجا فایل آكروبات ريدر (همون پي دي اف خودمون) رو دانلود كنيد
موزه بریتانیا در لندن عکس بزرگ واضح است
منبع : مجله هنر و معماری شماره ۱۲ بهار ۸۸
اطلاعات تکمیلی موزه هنرهای معاصر تهران
موزه هنر کیاسمای شهر هلسینکی
و موزه بالا رو هفته بعد میزارم
اگه موزه دیگه ای خواستید توی نظرها بگید تا اگه داشتم بزارم
عکس در ابعاد بزرگ
عکس در ابعاد بزرگ
عکس در ابعاد بزرگ
عکس در ابعاد بزرگ
موزه مرسدس بنز
این لینک مربوط به نگاهی گذرا به موزه های دریایی جهان می باشد.
این لینک مربوط به موزه دریایی خلیج فارس رویکردها،عملکردها،ضرورت ها می باشد.
این لینک مربوط به موزه زمان می باشد.
این لینک مربوط به موزه های علوم در ایران و جهان می باشد.
این لینک مربوط به موزه، هنرهای تجسمی و تکنولوژی می باشد.این لینک مربوط به موزه اردو پگارد می باشد.
این لینک مربوط به موزه جدید پورشه در سال 2009 می باشد.
این لینک مربوط به موزه رادیو و تلوزیون کالیفرنیا می باشد.
این لینک مربوط به موزه صلح و همبستگی می باشد.
این لینک مربوط به موزه ای در واحه کویر کاری از نورمن فاستر می باشد.
این لینک مربوط به موزه ای برای باز آفرینی تاریخ می باشد.
این لینک مربوط به موزه الیزابت بریتانیا می باشد.
این لینک مربوط به برنامه ریزی و طراحی موزه می باشد.
این لینک مربوط به موزه نشانه هایی از غرور شهری می باشد.
این لینک مربوط به تاریخچه معماری موزه می باشد.
این لینک مربوط به موزه هنر میلواکی می باشد.
این لینک مربوط به موزه هنر میلواکی با موضوع از ساحل ارگانیک تا افق های دوردست هایتک می باشد.
این لینک مربوط به کاخی می باشد که موزه شد.
این لینک مربوط به باغ موزه آب می باشد.
این لینک مربوط به موزه ی graz در شکل دیگر دیدن می باشد.
این لینک مربوط به معماری موزه در گذر زمان می باشد.
این لینک مربوط به موزه بریتانیا در لندن می باشد.(حتما دانلود کنید فوق العاده است).
این لینک مربوط به موزه هنر میلواکی به زبان انگلیسی می باشد.(به همراه نقشه های موزه).
البته چند تا دیگم بود که بعدا اگه کسی خواست میزارم